آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران، یک فقدان یا یک خلأ بسیار بزرگ است که در تمام مقاطع تحصیلی احساس می شود و باید به طور حرفه ای به آن پرداخته شود.
یکی از مهم ترین دغدغه های آموزشی در مدارس ایران، جای خالی آموزش مهارت های زندگی به اندازه مورد نیاز برای کودکان می باشد. مهارت های زندگی به مهارت هایی گفته می شود که به فرزندان ما یاد می دهند که رفتارهای مخرب را به رفتارهایی سازنده تبدیل کنند.
آموزش این مهارت ها باید از سنین کودکی در خانواده و بعد از آن نیز به صورت تخصصی تر در مدارس و دانشگاه ها انجام شود. اما متأسفانه در حال حاضر به دلایل مختلف که از مهم ترین آن ها می توان به نا آگاهی والدین در اصول فرزند پروری و اهمیت ندادن به این مهم در آموزش و پرورش اشاره کرد، جای خالی آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران بیشتر احساس می شود.
این امر باعث می شود که مهارت های زندگی از دوران کودکی در وجود فرزندان ما نهادینه نشود و آموزش آن ها در بزرگسالی سخت تر خواهد شد. در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر درباره موضوع مهم جای خالی آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران با شما صحبت کنیم.
آیا واقعاً جای آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران، خالی است؟
مهارت های زندگی به فرزندان ما یاد می دهد که چگونه با چالش های ایجاد شده در برابر خود روبرو شوند. همچنین به آن ها می آموزند که چگونه عزت نفس داشته باشند و با دیگران ارتباط برقرار کنند. مهارت های زندگی، طیف وسیعی از مهارت ها اعم از مهارت های ارتباطی، مهارت های فردی، توانایی انجام کارها به درستی و موارد متعددی از این دست را در بر می گیرند.
متأسفانه با توجه به رفتارهای اشتباهی که در حال حاضر در سنین نوجوانی و جوانی از فرزندان خود در ایران می بینیم، مشخص است که به اندازه کافی، آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران انجام نشده است و جای این مهم بسیار خالی است.
مهارت های زندگی به قدری مهم هستند که باید ساعات مشخصی از هر هفته تحصیلی در هر سن از آموزش از پیش دبستانی تا دانشگاه به این امر تخصیص داده شود. این کار باعث می شود تا ناهنجاری های احتمالی به دلیل عدم داشتن این نوع مهارت ها تا حد امکان در جامعه کاهش پیدا کنند.
خبر بد این است که در حال حاضر در آموزش و پرورش ایران، بیشترین تمرکز بر روی آموزش و کسب مهارت های شناختی و ابزاری می باشد. در نتیجه، ابعاد دیگر پرورش روانی و اجتماعی که آموزش های مهارت های زندگی نیز جزئی از آن ها می باشند، کمرنگ تر شده است. شاید در ظاهر، آموزش مهارت های زندگی در مدارس و دانشگاه ها از اهمیت چندانی برخوردار نباشد، اما اثر مخرب آن سالیان سال با فرزندان ما و افراد در ارتباط با فرزندان ما همراه است.
چرا آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران ضرورت دارد؟
حدود ۴ دهه از شروع آموزش های مهارت های زندگی در مدارس کل دنیا می گذرد. ضروری بودن انجام آموزش های مهارت زندگی در مدارس برای اولین بار در سال ۱۹۷۹ میلادی توسط دکتر گیلبرت بوتوین بیان گردید.
وی در این سیستم، آموزش مهارت های زندگی را برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین کرد. این کار چنان نتایج مثبتی بر رفتار دانشآموزان داشت که به شدت مورد استقبال متخصصان بهداشت روان کودکان قرار گرفت.
در این برنامه آموزشی، نوجوانان یاد می گرفتند چگونه با استفاده از مهارت های درست رفتاری، تصمیم گیری و تفکر صحیح در مقابل وسوسه ها یا پیشنهادهای اشتباه، به خصوص از سمت همسالان خود درست رفتار کنند و مقاومت نمایند.
متأسفانه در ایران، جای خالی آموزش مهارت های زندگی در مدارس بسیار احساس می شود و این آموزش ها تازه حدود ۱۰ سال است که در ایران به صورت ابتدایی آغاز گشته است و هنوز به صورت گسترده در میان تمام مدارس اعمال نمی شود. همین امر موجب شده است به شکاف بزرگی بین توانمندی و عدم توانمندی کودکان و نوجوانان دیروز که بزرگسالان امروز هستند، برسیم.
یکی از دلایلی که امروز مسئولان و مدیران جامعه ما در حل معضلات و مشکلات جامعه دچار ناتوانی و ضعفهای بسیاری در حوزه مدیریت شده اند، ناشی از عدم آموزش های مهارت های زندگی در مدارس ایران به اندازه کافی می باشد. در واقع غفلت و بی اعتنائی ما در مورد آموزش مهارت های زندگی از دوران کودکی گریبان گیر فرزندان ما و کشور ما در بزرگسالی می شود.
همان طور که ائمه معصومین بارها در سخنان خود به آن اشاره کرده اند، قلب و مغز کودکان ما مانند زمینی بایر و بسیار حاصلخیز است که هر محصولی در آن بکاریم در بزرگسالی به صورت گسترده برداشت می شود. این امر، نقش مهم نظام آموزشی و معلمان ما به همراه رفتار والدین را در آموزش های مهارت های زندگی به کودکان را نشان می دهند.
اگرچه در حال حاضر به لطف پیشرفت تکنولوژی، فرزندان ما در برابر رگبار اطلاعاتی از منابع گوناگون هستند، اما باز هم ما هستیم که باید با رهنمایی و آموزش های درست، قدرت تشخیص و تمیز جهت قدم گذاشتن در مسیری درست و مشخص را به فرزندان خودمان بیاموزیم. اهمیت آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران به قدری زیاد است که می توان آن را یک حق شهروندی و انسانی برای هر کودک دانست.
مهارت های زندگی چیست؟
حال که با اهمیت آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران بیشتر آشنا شدید، بهتر است تعریف صحیح از مهارت های زندگی را بدانید تا بهتر بتوانید در این امر به معلمان و آموزش و پرورش کمک کنید. سازمان های مختلف در جهان تعاریف متعددی از مهارت های زندگی دارند اما به طور کلی می توان گفت مهارت های زندگی به معنی قدرت ایجاد روابط صحیح و مؤثر بین فردی، قدرت تصمیمگیری درست، قدرت حل چالش های ایجاد شده، توانایی انجام مسئولیت های اجرایی، قدرت حل تعارضات نسبت به خود یا دیگران بدون کارهایی که باعث ایجاد صدمه شوند، توانایی سازگاری مثبت فرد با معضلات اجتماعی و زندگی روزمره و همچنین توانایی ارتقای بهداشت روانی جامعه می باشد.
بنابراین هر آنچه بتواند این مهارت ها را در فرزندان افزایش دهد، می تواند به بهبود کیفیت زندگی آن ها تا حد زیادی کمک کند. تأثیر این آموزش ها نه تنها به صورت فردی، بلکه در جامعه نیز بسیار چشمگیر است.
انواع مهارت های زندگی که باید در مدارس آموزش داده شوند!
مهارت های زندگی که باید در مدارس ایران بیشتر آموزش داده شوند، به دو گروه اصلی مهارت های عام و مهارت های خاص تقسیم می شوند. از جمله مهارت های عام می توان به ارتباط مؤثر با دیگران، ایجاد روابط صحیح بین فردی مؤثر، توانایی کنترل خشم، همدلی با دیگران، توانایی مقابله با هیجانات منفی، توانایی حل مسئله، قدرت تصمیمگیری، داشتن تفکر خلاق و تفکر انتقادی، مدیریت زمان و موارد دیگری از این دست اشاره کرد.
اما مهارت های خاص شامل مواردی مانند توانایی انجام کار گروهی، توانایی انجام مذاکره صحیح برای حل یک مسئله، آموزش های قبل و بعد از ازدواج، توانایی مدیریت بحران های مختلف در زندگی، انجام رفتارهایی جهت پیشگیری از آسیب های روانی و غیره می شوند.
همان طور که مشخص است فرزندی که در این زمینه ها از کودکی آموزش دیده باشد، در بزرگسالی می تواند زندگی بسیار شادتر و عالیتری را سپری کند و بسیار کمتر در برابر آسیب های اجتماعی قرار خواهد گرفت. در نتیجه، جامعه سالمتری نیز خواهیم داشت که دائماً به سمت پیشرفت هدایت می شود.
جمع بندی
همان طور که ملاحظه کردید در حال حاضر جای خالی آموزش مهارت های زندگی در مدارس ایران به شدت احساس می شود. در این زمینه، هم آموزش و پرورش و هم والدین تا حد زیادی مسئول هستند و کسب این مهارت ها از طرف فرزندان ما مانند یک حق شهروندی مسلم برای آن ها می باشد.
اگر این آموزش ها به درستی در طول سال های تحصیل به فرزندان آموخته شود، آن ها در بزرگسالی زندگی سالم تری خواهند داشت و به خوبی می توانند در برابر چالش های احتمالی زندگی خود مقابله کنند و همچنین توانایی حل مسائل مختلف زندگی را خواهند داشت.
اما در غیر این صورت، روحیه بسیار شکننده ای پیدا خواهند کرد و نمی توانند به درستی با دیگران ارتباط برقرار کنند. همین امر، آسیبهای دیگری مانند افسردگی، رفتن به سمت مواد مخدر، اجازه سوء استفاده از طرف دیگران و موارد بسیار زیاد دیگری را برای فرزندان ما در بزرگسالی ایجاد خواهد کرد.
بنابراین باید از همان دوران طفولیت به این مهم توجه داشته باشیم تا با همکاری والدین و آموزش و پرورش، بهترین آموزش مهارت های زندگی برای فرزندان این سرزمین صورت بگیرد.