بزرگ شدن با والدین مبتلا به یک یا چند بیماری می تواند برای همه کودکان در سنین خردسالی، نوجوانی یا جوانی، استرس زا باشد. برخی از کودکان، زمانی که پدر و مادرشان ناخوشایند هستند، نقش مراقبت را بر عهده می گیرند یا در کارهای خانه کمک می کنند. این مسئولیت ها بر روی جوانب مختلف زندگی کودکان تأثیر خواهد گذاشت.

تعداد زیادی از کودکان با والدینی زندگی می کنند که دارای یک بیماری مزمن، ناراحت کننده یا احتمالاً تهدید کننده سلامت زندگی آنها هستند. والدین ممکن است یک بیماری روانی مانند افسردگی یا اسکیزوفرنی داشته باشند، یا به یک بیماری لاعلاج مانند سرطان پیشرفته، یک بیماری مزمن مانند دیابت یا بیماری قلبی دچار باشند.

ممکن است برخی والدین با یک وضعیت کوتاه مدت دوره ای یا حاد، مانند میگرن شدید دست و پنجه نرم کنند. این والدین ممکن است نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشند، یا از دوره های کوتاه مدت یا طولانی مدت ناخوشی در خانه رنج ببرند.

اغلب، فرزندان والدینی که به شدت بیمار هستند، تمایلی ندارند که بیماری والدین خود را به معلمان، کارکنان مدرسه و دیگران اطلاع بدهند. دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد؛ از جمله ترس از رفتار متفاوت، عدم تمایل به ایجاد ناراحتی در دیگران، یا ترس از برچسب زدن و مسخره کردن؛ (به ویژه برای فرزندان والدینی که بیماری روانی دارند).

بزرگ شدن با والدین مبتلا به بیماری می تواند استرس زا باشد. برخی از کودکان، زمانی که پدر و مادرشان ناخوشایند هستند، نقش مراقبت را بر عهده می گیرند یا در انجام کارهای خانه به آنها کمک می کنند. سطح استرس و اضطراب در کودک احتمالاً به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ از جمله:

  • نگرش والدین بیمار نسبت به بیماری
  • درک کودک از بیماری والدین، داروها و درمان های مختلف
  • بروز اثرات منفی بیماری، مانند دوره های روان پریشی، استفراغ، واکنش های آنافیلاکتیک و تغییرات فیزیکی مانند ریزش مو
  • حمایتی که کودک از والدین و سایر بزرگسالان و آشنایان اطراف خود دریافت می کند
  • میزان حمایتی که انتظار می رود کودک در هنگام بیماری والدین نشان دهد؛ مانند کارهای روزمره و مراقبت از آنها

شخصیت و مهارت های کودک برای رویارویی با بیماری والدین

بسیاری از کودکانی که با والدینی مبتلا به بیماری زندگی می کنند، به طرز قابل توجهی با این بیماری کنار می آیند و به احتمال زیاد، نسبت به سایر کودکان، منظم تر، همدل و مستقل تر خواهند شد. به این ترتیب، حمایت از این کودکان بسیار مهم است.

کودکانی که به خوبی نمی توانند از پس این نوع مشکلات بر بیایند، ممکن است تحت تاثیر احساسات اضطراب، گناه، خشم و انزوا قرار بگیرند. تحقیقات نشان می دهد که این کودکان تمایل دارند احساسات خود را پنهان کنند و اغلب درک درستی از بیماری والدین ندارند.

این بچه ها اغلب در مورد مسائل مربوط به بیماری والدین خود نگران هستند، مانند اینکه فکر می کنند آنها باعث بیماری والدین خود شده اند؛ یا والدین برای همیشه بیمار می مانند و بهبود نمی یابند؛ یا باید در بیمارستان بستری شوند، یا اینکه ممکن است خودشان به این بیماری مبتلا شوند.

علائم اثرگذاری بیماری والدین بر کودکان چیست؟

شاخص هایی که نشان می دهد کودکان ممکن است در مواجهه با بیماری والدین خود با مشکلاتی روبرو شوند شامل موارد زیر است:

  • انجام ناقص تکالیف
  • تمرکز ضعیف در کلاس
  • کاهش عملکرد تحصیلی
  • تکالیف نامرتب در مدرسه
  • ظاهر نامرتب
  • خستگی
  • واکنش پذیری نسبت به همه چیز
  • گوشه گیری، گریه کردن یا پرخاشگری
  • افزایش غیبت از مدرسه
  • افزایش شکایات جسمی، از جمله معده درد و سردرد
  • جدایی از همسالان یا تغییر در روابط دوستانه
  • تمایل بیش از حد برای راضی کردن اطرافیان
  • کمال گرایی

این تغییرات در رفتار معمولاً با تغییر در سلامت والدین، مثلاً طی یک دوره بستری شدن، همزمان است. با این حال، بسیاری از کودکانی که از بیماری والدین خود دچار اضطراب شده اند، ممکن است علائم آشکار یا چشمگیری نداشته باشند. برای برخی از کودکان، مدرسه، مکان امنی است تا از وقت گذرانی با دوستانشان لذت ببرند و روی دروس تمرکز کنند؛ سپس به خانه بروند و از والدین مراقبت کنند.

علائم بالا گاهی ممکن است مربوط به سایر تغییرات عمده در زندگی یا مشکلاتی باشد که کودک یا خانواده تجربه کرده اند. نباید تصور کرد که رفتارهای غیرعادی لزوماً نتیجه بیماری والدین بوده است.

اگر متوجه تغییرات عمده در رفتار و نگرش کودکان شدید، یا مشاهده کردید که کودک در کنار آمدن با مشکلات، ناتوان است، نشان می دهد که کودک به حمایت و توجه بیشتری نیاز دارد.

راهکارهایی برای حمایت از کودکان با والدین بیمار

۱- حمایت اجتماعی و عاطفی

به کودک کمک کنید تا ارتباطات اجتماعی و روابط با دوستانش در مدرسه را توسعه بدهد.

۲- توسعه روابط دوستانه

مهم است که کودک، دوستانی هم سن و سال خودش داشته باشد که بتواند با آنها صحبت کند و با آنها خوش بگذراند. اگر کودک در دوست یابی مشکل دارد، او را با یک یا دو همکلاسی آشنا کنید که علایق مشابهی دارند یا مایل به دوستی با هم هستند.

۳- به طور منظم با کودک در تماس باشید

برای کودکان مهم است که بداند بزرگسالانی در زندگی آنها هستند که نقش حمایت کننده دارند و می توانند به آنها اعتماد کنند. شما بهتر است به طور منظم، زمانی را برای گوش دادن به صحبت های کودک اختصاص دهید.

۴- حال کودک را بپرسید

به صحبت های کودک به شیوه ای حمایت کننده و بدون قضاوت گوش دهید. گوش دادن و پاسخ صادقانه و صمیمانه به تمام سوالات کودک، مهم است. اگر پاسخ سؤالات او را نمی دانید، به کودک بگویید که شما نیز در این باره مطمئن نیستید.

۵- اگر می توانید به او کمک کنید

مشکلاتی را که کودک با آن مواجه است، تصدیق و تأیید کنید. از کودک بپرسید که در کوتاه مدت چه کاری می تواند انجام دهد تا به خودش کمک کند احساس خوبی داشته باشد. اگر کودک، هیچ ایده‌ای در این زمینه ندارد، یک استراتژی یا پیشنهاد به او ارائه بدهید؛ مثلاً به او بگویید “شاید دوست داشته باشی عکس مامان را در کیف مدرسه‌ است به همراه ببری”.

۶- مراقب جملات و عبارت هایی که می گویید، باشید

گفتن جمله “می دانم چه احساسی داری” چندان مفید نیست. این امر مالکیت احساسات کودک را از بین می برد و ممکن است باعث شود کودک در آینده کمتر با شما صحبت کند. همچنین گفتن “همه چیز خوب خواهد شد” نیز فایده ای ندارد. اگر اوضاع خوب پیش نرود، کودک اعتماد خود را به شما از دست خواهد داد و دیگر برای حمایت نزد شما نخواهد آمد.

یکی از بهترین کسانی که در این مورد به خوبی می تواند حمایتگر کودک باشد، معلمان مدرسه و مربیان هستند. هر فردی در مدرسه که ارتباط نزدیک تر و صمیمانه تری با کودک داشته باشد، می تواند درباره بیماری والدین با او صحبت کند.

جمع بندی

کودکانی که با والدین بیمار زندگی می کنند، سختی های زیادی را تجربه می کنند. این بچه ها از بسیاری از آسیب ها رنج می برند و نیاز به توجه و کمک دارند. این نوع کودکان عمدتاً همدلی و همیاری با سایرین را بیشتر یاد می گیرند و تجربه بیشتری به دست می آورند. از طرفی، این دسته از بچه ها با رفتارهای نامناسب از جمله پرخاشگری یا عدم دوستی با همسالان نیز دست و پنجه نرم می کنند. این وظیفه مربیان و معلمان مدرسه و آشنایان کودک است که بتوانند با حمایت کردن او از منظر عاطفی و اجتماعی، زمینه رشد و آرامش خاطر او را فرآهم سازند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *