در سالن پیام، صدای برخورد توپ با زمین و خندههای کودکان درهم میآمیزد؛ جایی که فوتبال بهانهای برای پرورش آیندهسازان است.
از لحظهای که وارد سالن ورزشی پیام میشوم، انرژی فضا مرا در بر میگیرد. توپهای رنگی در گوشه زمین چیده شدهاند، بوی کفپوش تازه و صدای فریادهای شاد بچهها حس یک روز پرهیجان را به ذهن میآورد. در میانه زمین، امیر عالوئی، مربی باتجربه و پرانرژی، با سوتی در دست، تمرین پاسکاری را هدایت میکند.
سه کمکمربی با دقت بین گروهها میچرخند؛ یکی در حال تصحیح نحوه شوتزدن دانشآموزی است، دیگری یادآوری میکند که سر بالا باشد و مسیر همتیمیها را ببیند. نگاهشان پر از صبر و انگیزه است، انگار هر کودک، یک پروژه ارزشمند برایشان باشد.
در گوشهای از سالن، گروهی از اولیا نظارهگر هستند. یکی از آنها، خانمی که پسرش تازه به کلاسها پیوسته، با لبخند میگوید:
«پسرم هر روز صبح با ذوق از خواب بیدار میشود تا تمرین فوتبال را از دست ندهد. حتی در خانه هم تمرین پاسکاری میکند.»
آقای عالوئی، بعد از اتمام یک راند تمرین، به سمت ما میآید. عرق روی پیشانیاش، نشان از تلاش بیوقفهاش دارد. با صدایی آرام اما قاطع میگوید:
«اینجا هدف ما فقط یاد دادن فوتبال نیست. میخواهیم بچهها روحیه تیمی، مسئولیتپذیری و احترام به قوانین را یاد بگیرند. فوتبال برایشان یک تمرین زندگی است.»
در کنار زمین، چند دانشآموز روی نیمکت نشستهاند و منتظر نوبتشان هستند. از یکی میپرسم که چرا فوتبال را دوست دارد. بیدرنگ جواب میدهد:«چون میتونم گل بزنم و تیمم رو خوشحال کنم.»
مسئول آموزشگاه که امروز برای بازدید آمده، اضافه میکند: «ورزش جزئی از برنامه تربیتی ماست. فوتبال با ماهیت گروهیاش، به بچهها یاد میدهد کنار هم بایستند و برای یک هدف مشترک تلاش کنند.»
تمرین با یک بازی دوستانه به پایان میرسد. توپ از این سو به آن سو میچرخد و فریاد «گــــــــل» سالن را پر میکند. لبخند رضایت روی چهره مربیان و برق شوق در چشم بچهها، گویاتر از هر آماری است.
اینجا، در آموزشگاه علوی کودک پسرانه تبریز، فوتبال فراتر از یک ورزش است؛ اینجا زمین تمرین رویاهاست.