بچه ها در خانواده از طریق تماشا کردن، گوش دادن، الگوبرداری و تقلید، یاد می گیرند چطور رفتار کنند و چه واکنش هایی نشان دهند. این والدین هستند که اولین الگوی فرزندان به حساب می آیند، بنابراین هر حرکت و رفتار و یا گفتاری که از پدر و مادر سر می زند، عمیقاً بر بچه ها نفوذ می یابد. فرزندان می بینند پدر و مادرشان چطور باهمدیگر صحبت می کنند، ناراحتی ها و شادی های آنها چیست، چطور در هر موقعیت واکنش نشان می دهند، چه رفتاری نسبت به دیگران دارند و …؛ به تدریج از کوچک ترین عملکردی، الگوبرداری می کنند. بنابراین، والدینی حاضر و آگاه، تنها منبع و مرجع برای پرورش و رشد شخصیتی بچه ها محسوب می شوند. در این مطلب به مهم ترین رفتارهایی اشاره می کنیم که بچه ها از والدین خود می آموزند.

بیایید واقع بین باشیم! این مسئله، انکارناپذیر است! بچه ها آینه تمام نمای ما بزرگترها هستند؛ آنها همه حرکات، رفتارها و گفتارهای والدین خود را با جزئیات کامل مشاهده می کنند و از آن الگو می گیرند. نه تنها حرف هایی که پدر و مادر در خانه می زنند بر فرزندان تأثیر می گذارند، بلکه نحوه و لحن صحبت ها، شیوه رفتار والدین با همدیگر و با سایرین، و البته طرز واکنش نشان دادن به موقعیت ها و مشکلات مختلف، نیز مواردی هستند که فرزندان برای یادگیری آنها، به شدت از والدین خود الگوبرداری می کنند.

بچه ها به رفتارهای والدین خود نگاه می کنند و از آنها یاد می گیرند. البته پدر و مادر خودشان باید خیلی خیلی حواسشان به این مسئله باشد و کنترل زیادی بر روی رفتار، گفتار و طرز برخورد در خانواده داشته باشند. در ادامه به مهم ترین الگوبرداری های فرزندان از والدین اشاره می کنیم.

۱- صداقت، عواطف و احساسات

بچه ها در سنی نیستند که خودکنترلگری بر روی عواطف خود داشته باشند یا معانی احساسات مختلف را بشناسند، اما مفاهیم مربوط به هر احساسات یا عواطف را از رفتارها و طرز برخورد والدین خود درک می کنند. این یک الگوبرداری تمام عیار است. اگر والدین، احساسات خود را نادیده بگیرند، بچه ها هم یاد می گیرند همین کار را انجام دهند؛ احساس ناامیدی، افسرده بودن و همیشه شکایت کردن از اوضاع، ناخودآگاه به فرزندان هم منتقل می شود! حس ناامیدی مانند یک سیگنال به بچه ها در خانواده انتقال پیدا می کند و اثرات منفی خود را به مرور زمان نشان خواهد داد. این در مورد حس خوب رضایتمندی از زندگی، شادی و خوش بینی نیز صدق می کند. بچه ها با تماشا کردن والدین و نحوه برخورد آنها می آموزند چطور احساسات خود را کنترل کنند یا چطور در هر موقعیت، واکنش نشان دهند.

۲- احترام و ارتباط صمیمانه

نحوه صحبت کردن افراد با همدیگر، نوع ارتباطات محترمانه آنها را در هر سطح تعیین می کند. این موضوع برای والدین در خانواده نیز وجود دارد. نحوه ارتباط و صحبت کردن پدر و مادر در خانه، مقابل فرزندان، به قدر مهم است که می تواند احترام متقابل، شخصیت و صمیمیت را به بچه ها منتقل نماید. والدین پرخاشگر، در نهایت، فرزندانی پرخاشگر و گوشه گیر و تندخو تربیت می کنند! وقتی محیط خانه، محترمانه و ارتباطات، صمیمانه باشد، آرامش هر چه بیشتر برای فرزندپروری مثبت فرآهم خواهد بود.

والدین باید بدانند که عذرخواهی کردن هرگز به این معنا نیست که ضعیف هستند، یا توانایی لازم را ندارند؛ برعکس! صحبت کردن بین والدین و گفتگو درباره مشکلات و مسائل نشان می دهد آنها به بلوغ فکری رسیده اند، مسئولیت پذیر هستند و می توانند از عهده موقعیت های چالش برانگیز به خوبی برآیند. وقتی فرزندان، این گونه رفتارهای محترمانه را از والدین خود مشاهده کنند، خواسته یا ناخواسته، از آن مدل، الگوبرداری می کنند.

۳- همدلی و درک دیدگاه های دیگران

نشان دادن برخی رفتارهایی که بر احساسات تمرکز دارند، نظیر همدلی و درک متقابل احساسات دیگران، در محیط خانواده، از والدین نشأت می گیرد و سپس به فرزندان انتقال می یابد. بچه ها همه این نوع رفتارها را زیر نظر دارند و می بینند و یاد می گیرند. پول پس انداز کردن برای درمان بیماری های ناگهانی در خانواده یکی از این موارد است. دلسوزی والدین برای همدیگر و برای فرزندان، ایجاد تعادل بین عقل و احساسات و عمل، همه و همه بینش های مربوط به همدلی را تداعی می کنند. وقتی کودکان، این رفتارها را در پدر و مادر مشاهده می کنند، می آموزند که چطور مهربانی، دلسوزی، همدلی و پذیرش هر موقعیت، می توانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند.

۴- حل مشکلات، همراه با آرامش

اختلاف نظر همیشه در هر خانواده ای پیش می آید؛ مهم این است که والدین با صبر و حوصله و همفکری، موارد را حل و فصل نمایند. دعوای فرزندان بر سر اسباب بازی ها، اختلاف نظر والدین در زمان خواب بچه ها، تربیت دختران و پسران در خانواده یا نحوه مدیریت مالی و رفع تنش ها، همواره وجود دارند؛ اما چیزی که اهمیت دارد این است که والدین، تنها کسانی هستند که باید امور را مدیریت نمایند. هر حرکت کوچکی در این مورد از نظر و نگاه بچه ها پنهان نمی ماند.

اگر والدین بر سر هر موضوعی به مشاجره بپردازند، بحث و دعوا کنند، ناراحتی و پرخاشگری ایجاد کنند و …، بچه ها نیز دیر یا زود یاد می گیرند و نتیجه ای بسیار آشفته تر به دنبال خواهد داشت. والدین باید برای حل مشکلات، محیطی آرام را به وجود بیاورند و در آرامش کامل، با کنترل احساسات، به بررسی وضعیت موجود بپردازند. این می تواند فرصتی برای ارتباط بهتر و حل مسئله ایجاد کند.

۵- سخاوت و قدردانی

بچه ها در خانواده، قدردانی کردن را از والدین خود یاد می گیرند. وقتی پدر در خانه، از زحمات مادر تشکر می کند و برای هر کاری که انجام شده است ارزش قائل می شود، خود به خود، فرزندان نیز می آموزند که باید از والدین شان تشکر کنند و هر زحمت آنها را قدر بدانند. سخاوتمند بودن نیز یکی از ارزش های والای انسانی است و نهادینه کردن آن در بچه ها نیازمند انرژی، زمان و توجه والدین است. اینها در کنار هم می توانند روابط سالم در خانواده را شکل دهند. ارزش قائل شدن و قدردان بودن زحمات، یکی از مهم ترین رفتارهایی است که بچه ها از والدین خود یاد می گیرند.

۶- رعایت حد و مرزها و احترام گذاشتن به خود

آیا تا به حال از “نه گفتن” به فرزندتان احساس پشیمانی کرده اید؟ اگر اینطور است باید به شما بگوییم که جای نگرانی نیست! حد و مرزها باید در خانواده وجود داشته باشند. اینها قوانینی هستند که به بچه ها یاد می دهند احترام گذاشتن به حد و مرز شخصی یا رعایت قوانین یعنی چه؛ هم برای خودشان و هم برای دیگران.

وقتی فرزندان در خانواده ببینند که والدین برای خودشان و نیازهایشان حد و مرز تعیین می کنند و از آن محافظت می نمایند، می آموزند همین کار را انجام دهند و می دانند که هر فرد باید حریم خصوص خود را حفظ کند و به حریم شخصی سایرین نیز احترام بگذارد.

۷- اصالت، شادی و نشاط

شاید بارها به این سوال فکر کرده اید؛ چطور می توانیم زندگی اصیل، شاد، بی عیب و نقص را به فرزندان مان هدیه بدهیم؟… پاسخ، ساده است! شاد و بانشاط زندگی کنید تا بچه ها نیز از شما الگو بگیرند!

وقتی والدین در حال انجام کاری هستند و زیر لب، آهنگی را زمزمه می کنند تا شاد باشند، این رفتار به بچه ها منتقل می شود و آنها نیز یاد می گیرند که برای شاد بودن می توانند از هر فرصتی استفاده کنند. در اینچنین خانواده هایی، فرزندان می آموزند که اشتباهات نه تنها شرم آور نیستند، بلکه بخشی از فرآیند خلاقیت محسوب می شوند.

اصالت، انعطاف پذیری را پرورش می دهد. این دسته از فرزندان یاد می گیرند که زندگی واقعی یعنی صادقانه ظاهر شدن در هر موقعیت، حتی وقتی همه چیز نامرتب و نامطلوب به نظر می رسد! این والدین هستند که حس خوب، احترام، صداقت، همدلی، موفقیت و امیدواری را به فرزندان خود منتقل می کنند. ارتباطات واقعی در خانواده سالم شکل می گیرند.

جمع بندی

بچه ها برای بزرگ شدن و پرورش یافتن بااصالت، به والدین بی نقص نیازی ندارند؛ بلکه والدینی نیاز دارند که آگاه و حاضر و خودساخته باشند. فرزندان در خانواده هیچ وقت به سخنرانی والدین خود درباره همدلی کردن، احترام به دیگران و … گوش نمی دهند؛ در عوض، آنها فقط از طریق مشاهده رفتارهای پدر و مادر، الگوبرداری و الگوسازی می کنند. آنها والدین خود را می بینند که چطور با سختی های روزمره کنار می آیند، نا امیدی های کوچک هرگز آنها را از میدان به در نمی کنند، چطور شاد هستند و عشق و محبت خود را نثار همدیگر می کنند. قبل از اینکه بچه های خود را آموزش دهید، خودتان باید در هر چیز، بهترین الگو باشید.

فرزندپروری مثبت و همه جانبه یعنی حضور پررنگ والدین. این موضوع در بسیاری از حوزه های مشاوره ای مدارس مورد بحث قرار می گیرد. والدین نیز به دنبال مدارس برتر هستند تا خدمات آموزشی – پرورشی و مشاوره را به بهترین شکل دریافت نمایند. خبر خوب این است که مدارس علوی تبریز در دوره ابتدایی و دبیرستان، واجد این شرایط و امکانات هستند. مدیران و پرسنل مدارس سیمناد بر این باور هستند که والدین آگاه، تنها کسانی هستند که می توانند عشق عمیق و سخاوتمندی بی نهایت خود را نثار فرزندان خود کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *